~~سوره 112. اخلاص آيه 1
بسم الله الرحمن الرحیم قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ أَللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ وَ لَمْ يَكُن لَّهُ كُفُواً أَحَدُ بگو : او خداوند یگانه است. خداوندى كه مقصود همگان است. فرزند نیاورده و فرزند كسى نیست. و هیچ همتایى براى او نباشد.
كلمه «اللّه» از «وَلِهَ» به معناى تحیّر است، یعنى آفریدهها از درك حقیقت او عاجز و در شناخت ذات او واله و متحیّرند. چنان كه امیر مؤمنان علىعلیه السلام مىفرماید: معناى اللّه آن است كه او معبودى است كه آفریدهها در او حیرانند، زیرا او از درك دیدگان مستور و از دسترس افكار و عقول، محجوب است.( بحارالانوار، ج 3، ص222) میان كلمه «واحد» و «اَحد» تفاوت است. «واحد» در جایى بهكار مىرود كه ثانى و ثالث براى آن فرض شود، بر خلاف «احد» كه در مورد یكتا و یگانه استعمال مىشود. چنانكه اگر گفتى: یك نفر حریف او نیست، یعنى چند نفر حریف او مىشوند، اما اگر گفتى: اَحدى حریف او نیست، یعنى هیچ حریفى ندارد. توحید، مرز میان ایمان و كفر است و ورود به قلعه ایمان بدون اقرار به توحید ممكن نیست. اولین سخن پیامبر كلمه توحید بود: «قولوا لا اله الا اللّه تفلحوا». شعار توحیدى «لا اله الا اللّه» از سه حرف (الف، لام و ها) تركیب شده و ذكرى است كه در گفتنش حتى لب تكان نمىخورد ولى عملش تا اطاعت از رهبرى معصوم و جانشینان آنان ادامه دارد؛ زیرا شرط توحید طبق فرمایش امام رضاعلیه السلام ایمان به امام معصوم و اطاعت از اوست.
در سفرى كه امام رضاعلیه السلام با اجبار مأمون وادار به هجرت از مدینه به مرو شد، در مسیر راه وقتى به نیشابور رسید، مردم دور آن حضرت جمع شدند و از او هدیه و رهنمود خواستند. امام رضاعلیه السلام فرمود: پدرم از پدرش و او از اجدادش و آنان از پیامبر خدا نقل كردند كه خداوند فرموده است: «كلمة لا اله الا اللّه حصنى فمن دخل حصنى أمن من عذابى: توحید، قلعه من است و هر كس داخل این قلعه شود از قهر من در اَمان است.» آنگاه امام رضاع فرمود: البتّه توحید شروطى دارد و من (كه امام حاضر هستم) شرط آن هستم، یعنى توحید بىولایت پذیرفته نیست. در زمان غیبت امام معصوم نیز، بنا بر فرمان خودشان باید به سراغ فقهاى عادلى كه از هوى و هوس دورند، برویم. بنابراین توحید كامل، ایمان به یكتایى خداوند، دور كردن فكر و عمل از هر نوع شرك و پیروى از رهبران معصوم در زمان حضور و فقهاى عادل در زمان غیبت است.
حضرت على علیه السلام در نامهاى به فرزندش امام حسنعلیه السلام مىنویسد: «لَوْ كانَ لِرَبِّكَ شَریكٌ لَأَتَتْكَ رُسُلَه» اگر پروردگارت شریكى داشت، او نیز پیامبرانى مىفرستاد تا مردم او را بشناسند و بندگىاش كنند.( نهج البلاغه، نامه 31)
دلیل یكتایى او، هماهنگى میان آفریدههاست. چنانكه امام صادقعلیه السلام «اتّصال التدبیر» را نشانه یكتایى آفریدگار مىشمارد.( نورالثقلین ج3، ص418) هماهنگى میان خورشید و ماه و زمین و آب و باد و خاك و كوه و دشت و دریا با یكدیگر و هماهنگى همه آنها با نیاز انسان، نشانه یكپارچگى تدبیر در نظام هستى است. انسان اكسیژن مىگیرد و كربن پس مىدهد ولى گیاهان كربن مىگیرند و اكسیژن پس مىدهند. نیازهاى طفل با محبت والدین و خستگى روز با خواب شب تأمین مىشود. چشم كه از پى ساخته شده با آب شور حفظ مىشود و دهان كه راه ورودى غذا به معده است، با آب شیرین كه در هضم غذا مؤثر است، مرطوب مىشود.
در جنگ جمل، یك عرب صحرانشین درباره معناى توحید از حضرت علىعلیه السلام سؤال كرد. دیگر رزمندگان از او ناراحت شدند كه این چه سؤال نابجایى است، امّا آن حضرت فرمود: جنگ ما براى توحید است و آنگاه معناى صحیح توحید را براى او بیان فرمود.( نورالثقلین) خداوند، نه فقط در ذات، بلكه در صفات نیز یكتاست. او مثل ما نیست كه صفاتش از ذاتش جدا باشد. ما علم و قدرت داریم ولى در كودكى نداشتیم و در پیرى نیز از دست مىدهیم. خداوند علم و قدرت دارد ولى این صفات براى او پیدا نشده، بلكه همراه ذات او بوده است، چنانكه صفتِ مخلوق بودن، عاجز بودن و فقیر بودن هیچ گاه از ما جدا نبوده و جدا نخواهد شد.
صَمد» به معناى قصد كردن است. خداوند صمد است، یعنى همه موجودات در امورشان او را قصد مىكنند و او مقصود همگان است. چنانكه امام جوادعلیه السلام در معناى «صمد» فرمود: «سیّدٌ مصمودٌ الیه: او بزرگى است كه موجودات به او رجوع مىكنند و محتاج اویند.» نظیر آیه «انّ الى ربّك المنتهى».( نورالثقلین) امام حسین علیه السلام در پاسخ اهل بصره كه از معناى صمد سؤال كرده بودند، فرمود: معناى صَمد همان جملات پس از آن یعنى «لم یلد و لم یولد» است.( نورالثقلین) حضرت علىعلیه السلام در تفسیر صَمد فرمود: «هو اللّه الصمد الّذى لا من شىء و لا فى شىء و لا على شىء، مبدع الأشیاء و خالقها و منشئ الأشیاء بقدرته، یتلاشى ما خلق للفناء بمشیّته و یبقى ما خلق للبقاء بعلمه»( نورالثقلین) خداوند صمد است، یعنى از چیزى به وجود نیامده، در چیزى فرو نرفته، و بر چیزى قرار نگرفته است، آفریننده اشیاء و خالق آنها است، همه چیز را به قدرتش پدید آورده، آنچه براى فنا آفریده به ارادهاش از هم متلاشى مىشود و آنچه براى بقاء خلق كرده به علمش باقى مىماند. امام صادق علیه السلام فرمود: اگر اهلش را پیدا مىكردم از همین كلمه «صمد» توحید و اسلام و ایمان را استخراج مىكردم.( نورالثقلین)
رابطه خداوند با موجودات، رابطه آفرینش است نه زایش. او موجودات را مىآفریند، یعنى از نیستى به هستى مىآورد، نه آنكه خود بزاید. زیرا نوزاد از جنس والدین و در واقع جزئى از آنهاست، در حالى كه هیچ چیز از جنس خداوند و یا جزئى از او نیست. چون بیشتر مشركان و اهل كتاب براى خداوند فرزند قائل بودند، لذا «لم یلد» كه به معناى نداشتن فرزند است، مقدّم بر «لم یولد» آمده است.( تفسیر نوین) موجودات، نه فقط از او زاده نشوند، بلكه حتى از او خارج نشوند، آن گونه كه میوه از گل، درخت از هسته، آب از ابر و چشمه، آتش از چوب، كلام از دهان، نوشته از قلم، بو از گل، مزه از غذا، فكر از عقل، گرما از آتش، سرما از یخ، خواب و خیال از ذهن، اندوه و شادى و بیم و امید از دل، صادر و خارج مىشوند.( نورالثقلین) این آیه، هم عقیده مسیحیّت كه عیسى را فرزند خدا مىدانند و هم عقیده یهود كه عُزیر را فرزند خدا مىدانستند و هم عقیده مشركان جاهلى كه فرشتگان را دختران خدا مىپنداشتند، رد مىكند.
كُفْو» به معناى شبیه و نظیر و مانند است.( نهایة ابن اثیر) چنانكه در بحث ازدواج، توصیه شده همسرى انتخاب كنید كه «كفو» شما باشد. یعنى در دین و اخلاق شبیه و مانند شما باشد. خدا صمد است، یعنى او از دیگران بىنیاز و همه به او نیازمندند. بنابراین نمىتواند همتایى داشته باشد، زیرا همتاى او باید بىنیاز از او باشد كه این با صمد بودن خدا سازگار نیست. آیه قبل، فرزند بودن و فرزند داشتن را از خدا نفى كرد، این آیه وجود هرگونه همسر را از او نفى مىكند. چنانكه در آیهاى دیگر مىفرماید: «ما اتّخذ صاحبةً و لا ولداً»( جنّ، 3) او نه همسرى انتخاب كرده و نه فرزندى دارد.
پيام ها
1- پیامبران امین وحىاند؛ خدا به پیامبر فرمود: «قل...» او نیز مىگوید: «قل...»
2- خداوند، در عین حضور، از دیدگان غایب است و قابل مشاهده نیست. «هو» (اهل توحید عقیده دارند كه «لا تدركه الابصار و هو یدرك الابصار»(254) چشمها او را درك نمىكند ولى او چشمها را درمىیابد.)
3- به سؤالات اعتقادى باید پاسخ داد. «قل هو اللّه...»
4- عقاید حق را باید به دیگران اعلام كرد. «قل هو اللّه...»
5 - خداوند در همه چیز یكتاست. در ذات و صفات، در علم و قدرت و حیات و حكمت، در آفرینش و هستى بخشى. «قل هو اللّه احد
1- توجّه تمام موجودات، خواسته یا ناخواسته به سوى اوست. «اللّه الصمد»
2- تنها او غنى است و همه به او محتاجند. «اللّه الصمد»
3- تنها خداوند است كه سزاوار قصد كردن است. «اللّه الصمد» (حرف الف و لام در الصمد براى حصر است.)
4- موجودات، در همه امورشان محتاج اویند. «اللّه الصمد» (كلمه صمد مطلق است و شامل تمام احتیاجات مادى و معنوى مخلوقات مىشود.)
1- صَمَدیّت و بىنیازى خداوند از همه چیز، دلیل آن است كه او نیاز به فرزند و والدین ندارد. «اللّه الصمد. لم یلد و لم یولد»
2- خداوند علّتى ندارد و از چیزى به وجود نیامده است. «و لم یولد»
3- مولود، معلول است و نمىتواند خدا باشد. «و لم یولد» (چگونه مسیحیان عیسى را مولود مریم، ولى باز هم او را خدا مىدانند؟)
1- نه در ذات، نه در صفات و نه در افعال، هیچ كس و هیچ چیز شبیه و مانند خداوند نیست. «و لم یكن له كفوا احد»
2- خداوند شبیه ندارد تا بتواند شریك او در امور هستى گردد. «و لم یكن له كفوا احد» «والحمد للّه ربّ العالمین»
سیماى سوره توحید
برخى از اهل كتاب و مشركان، از پیامبر خواستند كه خدایت را براى ما معرفى كن؛ این سوره كه به منزله شناسنامه خداوند است، نازل شد و خداوند را از داشتن پدر و مادر یا فرزند و همسر و یا شبیه و شریك، پاك و منزه دانست. این سوره شامل خالصترین عقاید توحیدى است، از این رو سوره توحید و اخلاص نام گرفته است. در فضیلت این سوره، روایات بسیارى وارد شده است كه به برخى از آنها اشاره مىشود:( نور الثقلین، (ج 5، ص 699 - 715)) در هر شبانه روز، لااقل یكبار این سوره را در نمازهاى خود بخوانید و پس از آن بگویید: «كذلك اللّه ربّى: پروردگار من چنین است.» به گفته روایات، این سوره در اهمیّت، به منزله یك سوم قرآن است. یك بار تلاوت آن، برابر تلاوت یك سوم قرآن و دوبار تلاوت آن، معادل دو سوم و سه بار تلاوت آن برابر تلاوت كل قرآن است. رسول خداص فرمود: سوره توحید مثل على بن ابىطالب است كه هر كس او را قلباً دوست دارد یك سوم ایمان را داراست و هر كس با قلب و زبان دوست بدارد دو سوم ایمان را دارد و هر كس با قلب و زبان و اطاعت در عمل، همراه او باشد ایمانش كامل است. تلاوت این سوره به عنوان یكى از تعقیبات نماز به شمار آمده و در روایات مىخوانیم: هركس تلاوت آن را بعد از هر نماز ترك نكند، خداوند خیر دنیا و آخرت را به او مىدهد و او و والدین و فرزندانش را مىآمرزد. امام سجادعلیه السلام فرمود: چون خداوند مىدانست كه در دوره آخر الزمان گروهى دقیق و عمیق خواهند آمد، سوره توحید و شش آیه اول سوره حدید را نازل فرمود. تلاوت این سوره به شش سمت، سبب حفظ شدن انسان از خطرات و ایمن شدن از حوادث مىگردد.( مصباح كفعمى، ص 246)