جزوه تایپ شده اولین جلسه آموزش مکالمه لهجه عراقی

نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم



کانال تلگرام آموزش مکالمه عربی

ارسال پاسخ
تعداد بازدید 4242
نویسنده پیام
hosein آفلاین


ارسال‌ها : 33
عضویت: 18 /8 /1393
تشکرها : 68
تشکر شده : 49
جزوه تایپ شده اولین جلسه آموزش مکالمه لهجه عراقی
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
دوستان و زائران گرامی قبل از مطالعه این جزوه به مطلبی که در قسمت لهجه های عامیانه انجمن در مورد یادگیری همزمان لهجه و فصحی باهم آمده است توجه کنید.
ضمنا جزوه زیر ممکن است مورد تایید استاد نباشد و در واقع برداشت یکی از مستمعین از جلسه استاد بوده است.

جزوه آموزش لهجه عراقی « استاد صادقی مجد»
هر لهجه دستور زبان خاصی دارد. یعنی مانند یک زبان جدید قاعده جدیدی دارد که باید آن را مانند یک زبان جدید فراگرفت.
لهجه ها از کشوری به کشور دیگر و حتی از شهری به شهر دیگر تغییر می‌کند.
کتاب همراه شما در عراق کتاب بسیار خوبی است.نویسندگان: « دکتر شاکر عامری» و علی ضیغمی.
این کتاب را به همراه سیدی آن مطالعه بفرمایید. و مثالهایی که در جلسه گفته می‌شود را شاهد مثال بیاورید.
ما با خودمان قرار می گذاریم که لهجه محلی همان فصحایی است که خلاصه شده و تغییر کرده آن است یعنی آنچنان هم بی قاعده نیست.
لهجه‌ها برگرفته از زبانهای دیگر هستند. مثلا چون فرانسوی‌ها با لبنانی ها مجاورت و ارتباط داشته اند تاثیر این زبان بر لهجه لبنانی مشهود است.
عراقی ها با دو دسته از افراد فارس زبان و ترک زبان در ارتباط بوده اند و لذا از این دو زبان تاثیراتی را در لهجه آنها مشاهده می کنیم.
اول فصیح را خوب یاد بگیرید سپس دنبال آموزش لهجه بروید.
قواعد: قاعده اول
مهم ترین قاعده در لهجه‌های عربی نبود اعراب است.
اعراب یعنی تغییری که کلمه با توجه به نقش خود در جلمه در آخر خود پیدامی کند. که ما در هیچ لهجه‌ای ظهور اعراب را نه به شکل حرکت و نه به شکل حرف نداریم.
نمونه:
واژه ابو « اسماء خمسه که در موقعیت های مختلف اعراب فرعی پیدا می کند مثلا در فصحی می گوییم یا اباعلی ولی در لهجه همیشه ابو گفته می شود. و تغییر ندارد.
قاعده دوم:
ساکن بودن پایان کلمات.
قاعده سوم:
کلمات سه حرفی ساکن الوسط مانند مصر، صفر، صدر، جسر، شمر و ... حرف وسط کسره می گیرد. شمِر
قاعده: اذا التقطا الساکنا حرّک اولها بالکسر.
قاعده چهارم:
کاف خطاب:
مذکر: ابنکَ تبدیل می شود به ابنِک« کاف ساکن است.» « نون کسره دارد.»
مونث: ابنکِ تبدیل می شود به ابنِچ« نون کسره دارد» « چ ساکن است»
قاعده پنجم:
نبود اعلال به حذف:
مثال: طف در فصحی طوف در لهجه
زر در فصحی زور در لهجه
قم« بایست» در فصحی گوم در لهجه« اولا اعلال نخورده شده قوم سپس قاف به گاف تبدیل شده است در لهجه »
رح در فصحی روح در لهجه عراقی
مبیع در فصحی مبیوع « چیزخریده شده» در لهجه عراقی

قاعده ششم:
تبدیل آوایی:
قاف تبدیل به گاف می شود. گ به ق تبدیل
مثال: قدام فصحی میشه گدام « برو»
ک تبدیل به چ می شود. مانند باکر فصحی « فردا» در لهجه می شود باچر.
کبیر فصحی می شود : چبِر.
کان: می شود چان

قاعده هفتم:
جملات استفهامی: برخی جملات استفهامی با اش و شِ شروع می‌شود.
این دو مخفف ای شی هستند. مثال شتگول: یعنی ای شی تقول.
شترید: ای شی ترید
اشلونک: ای شی لونک « معنی: حالت چطور است؟ » در پاسخ به آن می گوییم زین.« یعنی جید »
اشلونچ: ای شی لونک « برای مونث»
شسمک « اسمت چیست؟»
شسمچ: « اسمت چیست؟ مونث»
قاعده هشتم:
به جای حرف اضافه فی از ب استفاده می گردد.
مثال: بالحرم« در حرم» بالبیت« درخانه» باالباص« در اتوبوس»
قاعده نهم:
نبود نبر همزه:
« به کرسی همزه دقت شود» « یعنی اگر مثلا کرسی همزه مانند کلمه ذئب باشد زیب خوانده می شود. ولی اگر مانند رأس برروی الف باشد رآس خوانده می شود.
موءمن می شود مومن.
مثال: اشلون رآسک: « RASEK»
گاهی اوقات حرف صاد به ز تبدیل می‌گردد. مثلا صغیر زغیر گفته می شود.
اصغر می شود ازغر
قاعده یازدهم:
ماعندی وکِت: وقت ندارم
هسّا: هذه الساعه« الان»
علی رآی: روی سرم جای داری
علی عینی: روی چشم
دیر بالک : مراقب باش
مونث: دیری بالچ: مراقب باش
روح گِدام: برو جلو
آکو: هست
ماکو: نیست
شاکو ماکو : چه خبر پشت تلفن. یعنی چه هست چه نیست.
الله یساعدک: جمع الله یساعدکم
رحم الله والدک: در جواب آن باید بگوییم و والدک.
وین: این
منوا« الف همزه دارد» : چه کسی « من هو»
شتسوّی: چه می کنی؟ « ای شی تسوی:
مونث: شتسوین
من رخصتک: اگر اجازه بدی
هله بیکم: خوش آمدید
هله بزوار ابوعلی« ابو سجاد»: به جای امام حسین علیه السلام می گویند ابوعلی: خوش آمد گویی به زوار امام حسین علیه السلام را می گویند هله بزوار ابوسجاد « یا ابوعلی»
عاشت ایدک: دستت دردنکنه.

اشبیک: ای شی بک.
الله یعطیک العافیه: سلامت باشی
الف عافیه: وقتی چیزی بنوشی به تو می گویند الف عافیه
یمته: متی
شِنو: چه چیزی؟
انتچی: تکیه بده«انتکِ فصحی بوده که تبدیل به انتچی شده»
اگولک: به شما می گویم.« اقول لک فصحی بوده که قاف به گاف تبدیل شده است»
بیش در رابطه با قیمت اجناس است. « یعنی همان بای شیء »
اشگد: چقدر می ارزد؟»
اشگد بالکیل: یعنی هر کیلویی چقد ر می ارزد.
اشگد : برای اتاق یعنی طولش چقدر است.
بیه مجال؟« یعنی آیا راه دارد؟ تخفیف دارد؟ »
فیه مجال؟ یعنی راه دارد. تخفیف راهی دارد.
لا تحچی همان لاتحکی فصحی است. یعنی چیزی نگو.
تنزیلات: حراجی ها.
شنوماعندک شغل: بیکارهستی؟

امضای کاربر : اللهم عجل لولیک الفرج
التماس دعا
سه شنبه 04 آذر 1393 - 19:01
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 2 کاربر از hosein به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: setak57 & asadi &
majid آفلاین



ارسال‌ها : 100
عضویت: 30 /7 /1393
تشکرها : 45
تشکر شده : 137
-
حسین یاصدیقی حفظک الله

امضای کاربر : الهی عاملنا بفضلک و لا تعاملنا بعدلک یا کریم
چهارشنبه 05 آذر 1393 - 08:09
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از majid به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: hosein /
setak57 آفلاین



ارسال‌ها : 2
عضویت: 24 /7 /1393
تشکرها : 25
تشکر شده : 2
جزوه تایپ شده اولین جلسه آموزش مکالمه لهجه عراقی
احسنت
طیب جدا



جمعه 07 آذر 1393 - 17:19
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از setak57 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: hosein /
ارسال پاسخ



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :